افسانه شراب

افسانه شراب

اون به هیچکس دل نمی بنده ولی همه به اون دل میبندند

یه بار عاشق کسی شد که خیال می کرد دلش داغ شقایق داردو نگاهش آبی آسمان

اما افسوس که ....

 بگو کی بود تورو به گریه انداخت

کی بود که از بغضت ترانه می ساخت

کی بود که بی وقفه تورو نفهمید

کی بهتر از تو رنگارو می شناخت

بگو کی بود رنگ صداتو دزدید

کی بود کی بود ترانه هاتو دزدید

کی بود که از سایه تو می ترسید

از کوچه ها صدای پاتو دزدید

               تقدیم به دوست و خواهر بزرگترم شراب         دانلود